ویژگیهای کودکان مبتلا به مشکلات بازیابی کلمه

این یک امر کاملا رایج است که کودکان با توجه به سطح سنی، مهارتهای زبانی خود را گسترش داده و در موقع فکر کردن در مورد یک کلمه، تلاش کنند. چنانچه این امر ادامه یابد و یا در مکالمات روزمره و یا تکالیف مدرسه ای تداخل ایجاد کند، باید مورد توجه قرار بگیرد. کشف این نوع مشکل برای یک فرد عادی دشوار است، مگر اینکه پس از ارزیابی، والدین متوجه این مشکل بشوند. همچنین، با توجه به نکاتی که قبلا اشاره شد، حتی ممکن است مشکلات بازیابی کلمه تا مقاطع بالای ابتدایی یا بزرگسالی ادامه یابد و مورد تشخیص قرار نگیرد.
 

کودکانی با مشکلات بازیابی کلمه ممکن است

• قابلیت هوشی متوسط یا بالاتر از متوسط داشته باشند.
 
• گاهی اوقات ناتوانیهای یادگیری دیگری را نشان دهند که اغلب به مشکلات خواندن مربوط است.
 
• به طور غیر معمول و فراوان از «اوم»، «اوه» یا دیگر علایم مربوط به توقف، استفاده می کنند.
 
• عبوس بودن، به هم فشردن مشت، باز و بسته کردن چشمها یا دیگر نشانگانی که به دنبال احساس عجز و درماندگی پس از توقف ظاهر می شود.
 
• استفاده فراوان از کلمات مبهم از قبیل به کار گیری کلمات نابجا و به کار بردن چیزی به جای چیز دیگر.
 
• استفاده کردن از کلمات مشابه، اما نه از این جهت که این کلمات مترادف هستند.
 
• صحبت نکردن درباره اصل موضوع و استفاده کردن از کلماتی که به طور مستقیم موضوع را توصیف نمی کند.
 
• ساختن کلماتی از قبیل: یک ماشین بارکش کامیون یا یک هواپیمای پر پیچ و خم که بالای خانه پرواز می کند، با وجود اینکه با شکل صحیح کلمه اغلب بر خورد کرده و آن را در موقعیتهای زیادی به کار برده است.
 
• در کلمات چند سیلابی مشکل تلفظ دارند؛ از قبیل: تلفظ غلط، حذف سیلابها.
 
• داشتن مشکل در تکمیل سریع آزمونهای جاخالی.
 
• داشتن موفقیت بیشتر در آزمونهای چند گزینه ای با آزمونهای جور کردنی در مقایسه با آزمونهای جاخالی (تکمیلی)
 
• نیاز به زمان بیشتر برای منظم کردن افکار خود.
 
• بالا بردن دستشان در کلاس، اما وقتی آنها را صدا می زنند، پاسخ نمی دهند.
 

مشکل بازیابی کلمه چگونه بر کودک تأثیر می گذارد؟

کودک بیشتر تمایل خواهد داشت به صورت غیر مستقیم صحبت کند. او ممکن است بعضی چیزها را با جزئیات کمتر توصیف یا از زبان مبهم استفاده کند. برای همین است که ژارد خانواده اش را برایم این گونه توصیف کرد:
 
من یک مادر خیلی خوب دارم که می رود آنجا... اوه...اوم.. او سرکار، منظورم شغل است. نام شرکتی را که کار می کند، فراموش کرده ام. او سرپرست آن چیزهایی است که در تلویزیون می بینند و آنها را می گذارد توی این.... کوچولو کوچولو، میدانید شما. اون چیزها اون کارو می کند، فقط در زمانهای مشخص. پدرم راننده است که همیشه در بزرگراه است. هر روز توی ماشینش هست. خوب این یک ماشین معمولی نیست، آن ماشینش بزرگ است میدونید چی می گم دیگه؟ را....من فراموش کردم»استرس چنین کودکی با هر سؤالی افزایش می یابد و هیچ یک از سؤالها هیچ کمک مهمی به درستی عملکرد مغز نخواهد کرد. در حقیقت، آزمونهای زمان دار برای چنین کودکانی پراسترس است، زیرا باید سریع پاسخ دهند و این برای چنین موردهایی موانع اضافی است.موقعی که من به ژارد یک وانت را نشان دادم، او به آسانی آن را شناسایی کرد که یک وانت است. او سپس گفت: آن چیزی را که پدرم سوار می شود، شما می دانید و یک وانت است. من فقط نمی توانم درباره آن فکر کنم. ژارد بنا به اظهار مادرش، کلمه وانت را در بیشتر روزها می شنود، اما در گفتگو نمی توانست آن را به یاد بیاورد. این ممکن است برای ژارد به عنوان یک کودک، مشکل ایجاد بکند یا نکند.
 
بر خلاف بزرگسالان، بیشتر کودکان به این نوع مشکلات دید انتقادی یا مشاهده گری ندارند. با وجود این، اگر ژارد بخواهد تلاش کند تا داستانی به یک کودک دیگر بگوید یا اتفاقی را توضیح دهد، باید به سؤالهای فراوانی جواب بدهد. کودک شما که مشکل بازیابی کلمه را دارد، وقتی برایتان خواسته ای را مطرح می کند، باید با طرح سؤالهای زیاد، منظور اصلی گفتار فرزندتان را بفهمید.
 
اگر چه این مشکل در طولانی مدت رنج آور است، در مقایسه با دیگر مشکلات زبان که در این کتاب مطرح شده، یک مشکل خاص زبان است که به طور اساسی زندگی کودک شما را در بیرون از کلاس تحت تأثیر قرار خواهد داد. کودک، با مشکل بازیابی کلمه در کلاس نیز باید به صورت جدی مقابله کند. معلم ممکن است پیام کودک را خیلی اغتشاش آمیز دریافت کند که این امر می تواند نتیجه گیری غلط او را به همراه داشته باشد. این فرایند را می توان در مورد پسری که مشکل بازیابی زبان دارد، مشاهده کرد.
 
هر موقع معلمی به من می گوید کودکی با وجود اینکه کلمات را در متنهای مختلف می شناسد و درک می کند در گذراندن امتحانات دچار مشکل است، به نظرم می رسد کودک احتمالا مشکل بازیابی کلمه دارد. هر چند آزمونهای استاندارد در این زمینه وجود دارد، اغلب با یک گفتگوی غیررسمی و خودمانی با توجه به شیوه پاسخ دادن کودک به سؤالها، می توان این مشکل را تشخیص داد. برای تشخیص این مشکل، معمولا از روشهای مشاهده و آزمونهای استاندارد به صورت ترکیبی استفاده می کنم.

یکی از دلایلی که کودک در انجام دادن این آزمون مشکل دارد، این است که معمولا در این آزمونها اطلاعات جدیدی وجود دارد. از آنجا که کودکانی با نقص دریافت کلمه، بیش از پیش به استفاده از کلمات نیاز دارند که بتوانند به طور موفقیت آمیزی آنها را از خزانه لغات مغز بازیابی کنند. با توجه به اطلاعات جدید، مشکل خواهند داشت. به همین سبب، عاقلانه به نظر می رسد تعداد نامها، مکانها و وقایع را محدود کنیم و با توجه به موردی که در بالا مثال زده شد، باید توقع ما از چنین کودکی در حد خزانه لغات وی در زمان حال باشد. موقعی که مغز دچار اضافه بار می شود، کلمات به صورت مبهم و نامشخص در می آیند. بخصوص وقتی از کلمات به صورت منظم استفاده نشود، این مشکل پیش می آید. وقتی معلمی با چنین کودکی روبروست، باید تلاش کند بیشتر کلمات مهمی را که او باید یاد بگیرد، اولویت بندی کرده و بر روی آن کلمات تمرکز کند. برای کودکانی با مشکل بازیابی کلمه، باید حداقل فرصت را فراهم کرد تا بتوانند اطلاعات را بازیابی کنند. بنابراین، معلم و والدین باید با نهایت صبر و شکیبایی، حداقل به مدت ده ثانیه منتظر باشند تا جواب سؤال خود را از کودک بگیرند.
 
استرس چنین کودکی با هر سؤالی افزایش می یابد و هیچ یک از سؤالها هیچ کمک مهمی به درستی عملکرد مغز نخواهد کرد. در حقیقت، آزمونهای زمان دار برای چنین کودکانی پراسترس است، زیرا باید سریع پاسخ دهند و این برای چنین موردهایی موانع اضافی است.
 
به طور سنتی، بسیاری از کلاسها از آزمونهای زمان دار که باید جای خالی پر شود، استفاده می کنند. این نوع سؤالهای باز - پاسخ برای کودکانی با مشکل بازیابی کلمات، خسته کننده است. تلاش برای به خاطر آوردن کلمات مبهم و گنگ، رنج آور است. اگر چنین کودکی از عهده چنین امری به خوبی برآید، نشان می دهد بررسی و کمک شما بسیار ارزشمند بوده است. جلسات مطالعه طولانی و طاقت فرسا، بر روی خانواده هم همانند کودک تأثیر منفی می گذارد. برای جلوگیری از این آسیب، نباید اوقات فراغت کودک را صرف مطالعه کرد و باید در فعالیتهای مختلف از جمله ورزشی، که برایش سودمند است، شرکت کند. چنین آزمونهایی موجب بازداری تلاش این کودکان می شود و آنها احساس کردنی و گیجی می کنند. به سادگی می توان تعدادی از کلمات را برای انتخاب در بالای ورقة امتحانی اضافه کرد و می توان گزینه ها را به اصطلاح به شکل الف، ب، ج و د، ذکر کرد. این یکی از تغییراتی است که در فصل چهار در مورد کودکی با IEP که می تواند در کلاس روزانه شرکت کند، مورد بحث قرار گرفته است. من با این تغییرات کوچک تغییرات بسیار زیادی را در نمره های امتحانی چنین کودکانی مشاهده کرده ام. با تغییر روش آزمونی که اشاره شد، معلم می تواند یک شناخت واقعی از کودک به دست بیاورد و کودک می تواند از نمره ای که نشان دهنده دانش اوست، احساس غرور کند. می توانید تصورش را بکنید به همین سادگی با راه حلی بدون هزینه، با چنین پیامد فوق العاده ای روبرو می شوید.
ادامه دارد..
 
منبع: مشکلات گفتاری، زبانی و شنیداری کودکان، پاتریسا هاماگوچی، نادر باقری،علی غنایی، چاپ اول، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1390